اریا جوناریا جون، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

تمام زندگی من

بدون عنوان

سلام گلم عیدت مبارک امسال تحویل سال 94 در ساعت2/15 دقیقه بامداد شنبه بود شما بیدار بودی تا 5 صبح مرسی مامان جونم بعد از سال تحویل چون خونه مادرجون رو برو بود رفتیم تبریک عید به پدر جون ومادرجون بعد اومدیم تو کوچه با بابا آتیش بازی کردی وبالن هوا کردیم دلت میخواست بالنت برگرده کلا بهت خوش گذشت تازه تا اومدیم خونه تازه شروع کردی به روشن کردن شمع امیدوارم سال بسیار خوبی رو پیش رو داشته باشی گلم
15 فروردين 1394

بدون عنوان

سلام چقدر زمان وفضا زیبا شده انگار زندگی فقط مال دم عیده چقدر حال وهوای بهار زیباست نسیم بهاری که مثل شلاق به صورتمون میخوره .ودست فروشهای کنا رخیابون که با چه هیجانی مشغول فروختن کالاشون هستند .و مردم در کنار هم مشغول خرید ماهی قرمز که تو آب چند برابر انسان رو به وجد میاره دنیا عجله داره برای تحول عظیم وانسان شور ونشاط برای خرید. کاش همیشه وهرروزمون عید بود .کاش این شادیها همیشه برپا بود .صدای پای بهار که با کوبیدن پاهاش به زمین مارو از یک خواب به یک هیجان چند روزه میکشونه واقعا عید قشنگیش رو تو ذهن کودکان جا میذاره ووقتی بزرگ میشی با تمام هیجان عید باز میگی یادش بخیر بچهگی ها اصلا تو کودکی ونوجوانی بوی بهار فرق میکنه بوی زندگی عمیق ت...
23 اسفند 1393